دانوب آبی The Blue Danube
تقدیم به دکتر محمود خوشنام که به موسیقی معاصر ایران، خدمت بسیار کردهاند
برای آشنایی دقیق با اینگونه مقولات، باید به نوشتهها و توضیحات هنرمندان رجوع کرد. اگرچه موسیقی برای من نوعی نیایش است اما به آن اشراف لازم را ندارم و از فقر بیانم پوزش میخواهم.
خانمها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور و فرهنگورز، از راه دور و با قلبی نزدیک به شما سلام میکنم. این مطلب اشاره کوتاهی است به یکی از زیباترین آثار یوهان اشتراوس - یوهان اشتراوس پسر Johann Baptist Strauß - که بیش از ۱۵۰ سال پیش خلق کردهاست. دانوب آبی، یا بهتر بگویم دانوب زیبای آبی. An der schönen blauen Donau
وقتی سلسله مباحث تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک را مینوشتم در شرح وقایع قرن نوزدهم یه اشتراوس و والس (دانوب آبی) هم رسیدم و از همان زمان پای صحبت اهل موسیقی نشستم، اجراهای گوناگون آن را شنیدم و از اینجا و آنجا پُرس و جو کردم تا بهتر با آن آشنا شوم.
...
دانوب زیبای آبی نام یک رقص محلی(والس Waltz)، از «سلطان والس» موسیقیدان اتریشی یوهان اشتراوس پسر Johann Baptist Strauß است. وی والس را از صورت ابتدایی خود خارج کرد و شکل پوئم سمفونیک Symphonic poem به آن داد. قطعاتی که بر مبنای داستان یا افسانهای خاص نوشته و در یک موومان توصیف میشدند. موومان، به معنای بخش کاملی از یک اثر بزرگ ترِ موسیقی است که خود آغاز و انجامی دارد. اشتراوس، والس دانوب آبی را بیش از یک قرن و نیم پیش، سال ۱۸۶۶ نوشت که کمی بعد در وین اجرا گردید. البته بعدها، بخشهای آغازین و نهایی آن را تغییر داد و برای ارکستر بازنویسی کرد. دانوب آبی هنوز یکی از پر اجراترین آثار موسیقی کلاسیک است. من برای اینکه این مطلب کوتاه را بنویسم هفت اجرای گوناگون آن را در کشورهای مختلف دیدهام.
▬ دانوب رودی است در اروپا که از جنگل سیاه در آلمان سرچشمه میگیرد و در کشور رومانی به دریای سیاه میریزد. رود دانوب که متاسفانه اکنون نه زیباست و نه آبی، دومین رود طولانی اروپا پس از ولگا است.
▬ سال ۱۹۲۶، فیلمی با نام دانوب آبی The Blue Danube در سبک رمانتیک به کارگردانی فردریش تسلنیک Frédéric Zelnik منتشر شد که بازیگرانش ازجمله، لیاتریس جوی Leatrice Joy و جوزف شیلدکات Joseph Schildkraut بودند.
▬ اشتراوس مارشی هم به نام مارش ایرانی Persischer Marsch ساختهاست که امروزه از آثار معروف وی بهشمار میرود. گفته میشود وقتی ناصرالدین شاه در سال ۱۸۷۳ به وین رفت یک گروه موسیقی نظامی که نتوانسته بودند سرود ملی ایران را پیدا کنند، به جای آن این مارش را برای ورود شاه اجرا کردند. من مارش پارسی را در ویدئوهای خود استفاده کردهام و در فرصتی دیگر به آن اشاره خواهم نمود.
دوستان دانشور و فرهنگ ورز، در گفت و شنود با هنرمند ارجمند خانم مرجان براتی، پیرامون تابلوی «دختری با گوشواره مروارید» یوهانس ورمیر هم اشاره شد که بدون شناخت دنیای لطیف هنر و بدون تأمل در عمق شاعرانه اشیاء، نمیتوانیم آنچنان که باید از پس روزمرّگی و کژیهای روزگار برآییم. برای اینکه مثل فرقهها زیست تک منبعی نداشته باشیم، برای اینکه برنا و شاداب بمانیم و اسیر ژورنالیسم مبتذل سیاسی، که معمولاً از دانش سیاسی تهی است نشویم، علاوه بر تکیه بر خرد و امید، باید نگاهی زیباشناسانه به زندگی و هنر هم داشته باشیم تا بقول آندره ژید عظمت در نگاه ما باشد، نه در آنچه میبینیم.
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook