یادی از امیلیانو ساپاتا (زاپاتا)

ساپاتا تشکیل دهنده و رهبر یک نیروی مهم مردمی بود که در طول انقلاب مکزیک با نام «ارتش آزادی بخش جنوب» شناخته میشد. ساپاتا یکی از قهرمانان ملی مکزیک است و در ایالت «چیاپاس» روستائیان به او قسم میخورند.
او البته مبارز بود و به خاطر حقوق سرخ پوستان بومی وارد بحث و جدل و در نهایت درگیری شد و سر قرار باران گلوله بر او بارید و در خاک و خون غلطید. ولی راز محبوبیت ساپاتا فقط پایداری او در برابر دشمن نبود. مقاومت او در برابر بیعدالتی رفقای خودش و به ویژه برادرش بود که بنام انقلاب مکزیک پرونده سازی میکردند. در فیلم زندهباد ساپاتا کمی از آنچه میخواهم بگویم به تصویر کشیده شده است. کشاورزی دست به دامان ساپاتا میشود و از نیروهای زورگوی او به ویژه از برادر مبارز اما پلید وی شکایت میکند. ساپاتا پشت گوش میاندازد و دیکتاتور درونش او را وادار میکند اسم آن کشاورز بی چشم و رو را که جرآت کرده مبارزین را زیر سئوال ببرد بنویسد تا به حسابش برسند...
اما بیاد میآورد گذشته خودش را که درست در این شرایط دست به دامان ازمابهتران شده بود و نامش را وارد پرونده سیاه کردند.
خونش به جوش میآید سوار بر اسبش میشود و بر دوستان خودش از جمله برادرش که آبروی انقلاب را برده بود فریاد میزند و...و...
...
آن کشاورز گناهی نداشت اما دوستان ساپاتا و برادر وی امثال او را غریبه و نامحرم و دشمن پنداشته و با تهمت و برچسب و شلاق و گلوله حرف میزدند.
ساپاتا جانب به اصطلاح معارضین خودش را گرفت. از آنان دفاع کرد و در این مسیر از عواطف برادری هم گذشت اما نگذاشت به اسم انقلاب و مبارزه، بیدادی پنهان شکل بگیرد. بیهوده نیست در چیاپاس به او سوگند میخورند.
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:facebook