سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ / Tuesday 16th April 2024

 

 

فرقه‌ها زیست تک منبعی دارند

 
...

داد درویشی از سر تمهید
سر قلیان خویش را به مرید 
گفت که از دوزخ ای نکوکردار
قدری آتش به روی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز دُرج راز آورد
========
عقد گوهر یعنی رشته جواهر و دُرج یعنی دوکدان، سبد کوچکی که در آن دوکهای نخ ریسی را جا دهند. می‌گوید آن مرید در بازگشت، انگار یک رشته جواهر را با خودش آورد. (کنایه از حرفی قیمتی و قابل تامل)
گفت که در دوزخ هرچه گردیدم
درکات حجیم را دیدم
آتش و هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچ کس آتشی نمی‌افروخت
ز آتش خویش هر کسی می‌سوخت
محمدحسین صغیر اصفهانی 
این بحث اشاراتی کوتاه و کلی است به آنچه فرقه و سکت Sect گفته می‌شود و توضیح این گزاره که فرقه‌ها زیست تک منبعی دارند و ازهمین‌رو، همه چیز و همه کس را با دنیای خودشان، با نگاه بسته، و با باید و نبایدهای خودشان، بررسی می‌کنند، یا بهتر بگویم برچسب می‌زنند. فرقه‌ها درواقع خودشان را بازتاب می‌دهند. امکان ندارد کسی درونش کدر باشد و دیگران را صاف و شفاف ببیند. باید بیرون خویش را تیره و تار ببیند. چرا؟ چون میله‌ها در درون خود اوست.
مر رسن را نیست جُرمی ای عنود - چون ترا سودای سربالا نبود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرقه همیشه بار منفی ندارد
فرقه به معنای جداشدن و گسستن است و در گذشته بیش‌تر در ارتباط با گروه‌های شبه‌مذهبی تعریف می‌شد. در تاریخ مسیحیت بدعت‌گذاران را فرقه می‌گفتند که معنی تحقیرآمیز و بار منفی داشت. 
فرقه البته، همیشه بار منفی ندارد. در قرن نوزدهم گروه‌های ضد ارتجاعی که به جمود کلیسا معترض بودند نیز، فرقه نامیده می‌شدند. هواداران مارتین لوتر را هم که چندین سر و گردن از واپسگرایان به اصطلاح متدین جلوتر بودند، فرقه می‌نامیدند. 
به «حزب کمونیست ایران» که از تاریخ جنبش ملی و ضد امپریالیستی ایران معاصر جدا نیست و دکتر تقی اِرانی از اعضای آن بود، فرقه می‌گفتند.
فرقه کمونیست ایران در ژوئن ۱۹۲۰ (۱۲۹۹) در بندر انزلی در استان گیلان تأسیس شد و حیدر عمو اوغلی از رهبران جنبش مشروطه ایران در تأسیس آن نقش داشت.
...
از نمونه‌‌های دیگر هم می‌توان نام برد.
فرقه اسماعیلیه یا باطنیه
فرقه دموکرات آذربایجان(آذربایجان دموکرات فرقه‌سی)
فرقه گنابادی(طاووسیه، نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی)
فرقه داوودیه
فرقه مولویه
فرقهٔ فرانسیسکن
فرقه جبریه
فرقه مقبره مقدس اورشلیم (Ordo Equestris Sancti Sepulcri Hierosolymitani)
فرقه‌های حیدری نعمتی
فرقه دَسوقیه یکی از فرقه‌های صوفی، و...
...
از گروه‌های بسته و کاست‌گونه می‌توان Номенклату́ра «نومانکلاتورا» Nomenklatura را مثال زد که از اواخر حیات اتحاد جماهیر شوروی پیشین، با بهره‌مندی از امکانات دولتی، به امتیازات ویژه رسیدند. 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرقه‌ها، دشنه را به مصاف دلیل می‌فرستند
در این بحث، منظور از فرقه، سکت Sect است. ریشه کلمه سکت از Secta (اسم مفعول فعل SEQUI) در زبان لاتین گرفته شده که به معنای راه و جاده است. البته معنای کلمات به مرور زمان تغئیر می‌کنند. 
برخی Sect را به زبان عربی «سَکت» فرض کرده‌اند که غلط است. ‌«سَکت» یعنی سکون و مقوله دیگری است. فرقه یا «سکت» به معنی منفی کلمه معادل کلمه کالت Cult است و نوعی کیش شخصیت و سرسپردگی و کنترل ذهنی را دامن می‌زند. چهار صد سال است که جهان، تئوری نقد آزاد و عمل آزادانه نقد را می‌‌آزماید، ولی در فرقه‌ها، دشنه را به مصاف دلیل می‌فرستند. 
نقد critique اساس معرفت و عامل پویایی است و با پیشداوری و عیب‌جویی censure یکی نیست. در نقد چیزی وجود دارد که مرتبط با فضیلت است اما فرقه‌ها آن را به بازی گرفته، پلیذی در داوری و سقوط گفتار خود را با آن توجیه می‌کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرقه چه ویژگی‌هایی دارد؟
  • فرقه‌ها تک منبعی و تک مرجعی هستند و در مناسبات آن، ذهن افراد یکسویه می‌شود. ساده‌سازی امور و مفاهیم، ویژگی‌ سیستم‌های فرقه‌ای است.
  • فرقه‌ها، دیدگاه و رهبر واحد دارند و متشکل عمل می‌کنند. البته این به خودی خود نه تنها اشکال ندارد، بلکه در شرایطی شرط موفقیت هم هست.
  • از آنجا که زیست تک منبعی داشته، و تنها یک نگاه واحد از حقیقت را می‌پذیرند، دیگرانی که بینش‌های متفاوتی دارند خود به خود از جرگه دوستان‌شان خارج شده، غریبه می‌شوند.
  • فروتنى‌شان عین خودپسندى‌ست. فرقه‌ها تاب تحمل غیر خود را ندارند. منتقد را مخالف، و مخالف را دشمن جلوه می‌دهند.
  • با نفی دیگران، خود را اثبات می‌کنند و برای رسیدن به مقصود و برای کوبیدن مخالف خویش، از هر وسیله‌ای(ترور، تهمت، جوسازی و دروغ...) استفاده می‌کنند. نمونه‌اش را در میهن خودمان، در مقابله با امثال خلیل ملکی و مجید شریف واقفی و...شنیده‌ایم. از همسر شریف واقفی علیه او گزارش گرفتند. عبدالحسین نوشین را به امضا علیه دوست نازنینش خلیل ملکی واداشتند.
  • جوری وانمود می‌‌‌کنند یا در افراد جا می‌اندازند که رهبر(رهبران) تافته‌ جدا‌بافته، و شاقول حق و باطل‌اند و حقيقت مطلق را فقط مراد و رهبر و احتمالاً شمس وزير و قمر وزير مربوطه، مي‌دانند و بس.
  • مستقیم و غیر مستقیم، افراد وادار، یا مُجاب می‌شوند در خصوص تصمیمات مهم زندگی، وابسته به رهبر و به اصطلاح، متصل به نقطه خارج از خود باشند.
  • جدا از روش‌ها و آموزه‌های تعریف شده که هر تشکل سالمی باید داشته باشد، ترس از پرسش‌گری و چون‌و‌چراکردن، و نوعی استبداد معرفت‌شناسی Epistemological Authoritarianism و «جبر جّو» در فرقه‌ها حاکم است. 
  • بیشتر از وظیفه اعضا صحبت می‌شود تا حق اعضا، از همین رو مصونیت اظهار نظر محترم شمرده نمی‌شود.
  • راز آلود بودن و عدم شفافيت در بودجه و مرامنامه... 
  • فرقه‌ها تنها آن بخش از اسناد را عمومی می‌کنند که به صورت «جهت دهی شده» به دنبال آن است تا یک هدف مشخص(مثلاً تخریب شخصیت مخالف و منتقد) را محقق کند. روشی که اساساً هدف آن «مانیپولاسیون» یا دستکاری و سمت و سو دادن به اذهان است تا نتیجه دلخواه را در ذهن دیگران جا بیاندازد. 
  • فرقه‌ها برای حفظ خودشان در یادمان‌ها دست می‌برَند تا به واسطه آن، حافظه جمعی را کنترل کنند. 
  • خود را نماینده حق و حقیقت پنداشته و غیر خود را بر خطا in error و در ضلالت و فردیت ارزیابی می‌‌کنند و چنانچه جدایی یا انشعابی صورت گیرد طرف مقابل «دیو»‌ی که در مقابل «فرشتگان» ایستاده، معرفی می‌شود و همه باید از او پرهیز نمایند. می‌شود زغنبوت. سپس همه جا می‌پیچد نبرد حق و باطل و جنگ ایدئولوژی میان نور و تاریکی و پرولتاریا و بورژوازی در جریان است.[...]...
  • فرقه‌ها همیشه حق به جانب، و طلبکارند. یکی از مُغالطه‌هایی که به آن دخیل بسته و صداهای بسیاری را خاموش کرده‌اند، گزارهِ «ماهیت و نمود»، یا بهتر بگویم «بود و نمود» است. این را نگو...آن را ننویس...چرا؟ چون به سود حکومت تمام می‌شود و در کیسهِ دشمن می‌ریزد. 
  • در سیستم‌های فرقه‌ای افراد بتدریج مسخ و استحاله شده، به سقوط گفتار و قضاوت‌های ظالمانه و به امتناع انصاف و واقع‌بینی خو می‌گیرند. تکبر و نخوت‌، آنها را به خُلقیات دشمن خویش نزدیک می‌کند و این نزدیکی درحالیست که شب و روز علیه همان دشمن شعار می‌دهند. هر کس از پندار خود مسرور به»
این سخن پایان ندارد خیز زید - بر بُراق ناطقه بر بند قید
آن یکی ماهی همی بیند عیان - وآن یکی تاریک می‌بیند جهان
وآن یکی سه ماه می‌بیند بهم - این سه کس بنشسته یک موضع نعم 

همه نوشته‌ها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
 

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook