سه شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳ / Tuesday 15th October 2024

 

 

دنباله‌ دارِ لاوجوی Comet Lovejoy
C/2014 Q2  

 
 

«عقاب جور گشاده ست بال بر همه شهر» و ایران خاک پاک ایزدی در حصار ظلمت اهریمن است. اگر چنین نبود من به جای تاریخِ جهان و خاطرات خانه زندگان به فیزیک و دنیای ذرات می‌پرداختم و یا دست از تلسکوپ و رصد ستارگان برنمی‌داشتم و با «سالوس و طبل زیر گلیم» و رنجهای‌ کنونی روبرو نمی‌شدم...

۱۷ اگوست ۲۰۱۴ (بیست و ششم مرداد سال ۹۳) «تِری لاوجوی» Terry Lovejoy ستاره شناس استرالیایی ستاره دنباله‌ داری را با تلسکوپ رصد و از آن عکسبرداری کرد که به C/2014 Q2 (سی۲۰۱۴/کیو۲) مشهور شده‌است. تری لاوجوی پیش تر ۴ ستاره دنباله‌ دار دیگر را هم رصد کرده بود.
ستاره دنباله‌ دار مورد اشاره(سی۲۰۱۴/کیو۲) ، اواخر دسامبر در نیمکره شمالی دیده شد و دوستی پیغام داد اگرچه نه آنچنان شفاف، ولی در تاریخ ۲۶ دسامبر با دوربین دو چشمی آنرا رصد کرده‌است.
گفته می‌شود آخرین باری که ستاره دنباله‌ دار لاوجوی از بخش داخلی منظومه شمسی گذشته، حدود ۱۱ هزار سال قبل بود که من و شما اگرچه به نوعی در این جهان حضور داشتیم ولی به این صورت (با چشم و دهان و گوش بینی و...) نبودیم. نمی‌دانم کجا بودیم.
شاید همراه گردباد به این سو و آن سو می‌رفتیم. هیزمی بودیم و در تنوری می‌سوختیم یا انگوری که سرکه و شراب می‌شد. نمی‌دانم. ولی می‌دانم که بودیم.
... 
هفتم ژانویه ۲۰۱۵ از همان روز که مرتجعین با حمله به دفتر هفته‌نامه شارلی Charlie Hebdo در پاریس، به منتقدین و مخالفین خویش آتش گشودند و با این کارشان به نژاد‌پرستان و نئو فاشیستها دسته گل دادند (از هفتم ژانویه ۲۰۱۵ یعنی ۱۷ دی ماه به این سو) در صدد بودم ستاره دنباله‌ دار مزبور را بهمراه استادی آشنا به نجوم و... در آسمان ببینم. اما تدوین مقاله و ویدیو در مورد حادثه غمبار پاریس پاک معطلم کرد.
ترورِ نمادین از زبان برمی‌خیزد را ساعاتی بعد از واقعه نوشتم و با اشاره به این واقعیت که «نه همه مسلمانان تروریست‌اند و نه همه تروریستها مسلمان»، به زبان که پیشآهنگ عمل است اشاره نمودم...
صحنه عجیبی بود. خیلی‌ها که سایه مخالف و منتقد خویش را هم با تیر می‌زنند لباس عزا پوشیده و مثلاً آن جنایت را محکوم کردند...
...
بالاخره جمعه ۹ ژانویه زمین را رها کرده و به آسمان چسبیدم. در آن روز (یا بهتر بگویم آن شب) این فرصت استثنایی دست داد و دنباله‌ دار لاوجوی را بدون دوربین و تلسکوپ دیدم و از این بابت بسیار شاد و شاکرم. برای من از هر نماز و نیایشی برتر بود و از هر «می» نابی، ناب تر!
 
زنده بودن به دم و بازدم و حرف و صوت نیست. چیزی دیگر است. امیدوارم تا اواخر ژانویه هچنان زنده بمانم و برای آخرین بار ستاره مزبور را که در نزدیک‌ترین موقعیت به زمین قرار خواهد گرفت باز هم ببینم. البته اگر من و شما عمری چندین و چند برابر عمر نوح داشتیم هشت هزار سال بعد که دنباله‌ دار لاوجوی دوباره در آسمان کشف حجاب می‌کند به تماشای آن نایل می‌شدیم ولی تا آنوقت کی مرده و کی زنده...
آفتاب فردا را هم کسی ندیده‌است.
دنباله‌ دار لاوجوی هر ۱۱ هزار و ۵۰۰ سال یکبار به گرد خورشید می‌گردد. ولی به واسطه جاذبه سیاره‌ها و اختلالاتی که در مدار این ستاره دنباله‌ دار ایجاد می‌شود، مدت گردش بعدی آن به دور خورشید حدود ۸۰۰۰ سال طول خواهد کشید.
إن شاء الله جای تاریک و دنجی دور از گرد و غبار و بدون آلودگی نوری پیدا کنیم ماه هم کمی دیرتر تشریف فرما شود و زود آسمان را روشن نکند تا بشود با چشم غیر مسلح (naked eye) بدون دوربین و تلسکوپ دنباله‌ دار لاوجوی را لحظاتی دید زد و چشم از عزا درآورد!

دنباله‌ دار لاوجوی درواقع یک تکه بزرگ یخ و غبار است که دور خورشید می‌گردد و با درخششی سبز رنگ تقریباً از ۷۰ میلیون کیلومتری ما می‌گذرد. (این فاصله زیاد نیست)
...
بخش مرکزی دنباله دار از گرد و غبار و گاز و یخ ساخته شده‌است. البته وقتی که نزدیک خورشید می‌رسد، یخ‌های موجود در هستهٔ آن تبخیر می‌شود و تبدیل به ابر بزرگی می‌شود.
دنباله‌ دارها با دیگر اجرام منظومهٔ خورشیدی از جمله سیارک‌ها، شهاب‌وارها، شهاب‌ها و شهاب‌سنگ‌ها تفاوت‌هایی دارند که از آن می‌گذرم. دنباله‌ دارها از گذشته‌های دور پرسش‌برانگیزترین اجرام آسمانی بوده‌اند. 
...
تئوری ریاضی نشان می‌دهد که بسیاری از دنباله‌ دارها ممکن‌است در مناطق بسیار دور منظومهٔ شمسی سرچشمه دارند. بیشترشان از جهات گوناگون به سوی منظومهٔ شمسی می‌آیند؛ بنابراین جایی که از آن سرچشمه می‌گیرند، باید منطقه‌ای مهیب و بیکرانه در پیرامون منظومهٔ خورشیدی باشند.
...
آسمان نیز همانند زمین و مثل تک تک موجودات هستی قانونمند و دترمینه‌ و بالاتر از همه زنده و با احساس است و مثل من و شما می‌خندد و گاه دلش می‌گیرد و می‌گرید. رفیق شفیق زمین (باران)، اشک آسمان است.
ای آسمان که بر سر ما چرخ می‌زنی
در عشق آفتاب تو همخرقه منی
والله که عاشقی و بگویم نشان عشق
بیرون و اندرون همه سرسبز و روشنی
از بحر تر نگردی و ز خاک فارغی
از آتشش نسوزی و ز باد ایمنی
ای چرخ آسیا ز چه آب است گردشت
آخر یکی بگو که چه دولاب آهنی
شمعی است آفتاب و تو پروانه‌ای به فعل
پروانه وار گرد چنین شمع می‌تنی
زین بیش می‌نگویم و امکان گفت نیست
والله چه نکته‌هاست در این سینه گفتنی
 
منابع
...
 
 

 

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook